خیلی از آدما به سختی احساس خوشبختی می کنن ؛
بجای مثبت اندیشیدن،فقط لحظه هاشونو با افکارِ ضعیف خراب می کنن . . .
ولی در هوای این روزهای شهر آرزوها،یه عدّه ای از آدمای خوش فکر گردِ هم اومدن و
فقط دارن انرژی مثبت جذب می کنن و اونو به سکوتِ پاییزِ شهر هدیه می بخشن ؛
شاید کمتر کسی فکر می کرد که یه روزی در خضری دشت بیاض،ورزش باستانی(زورخانه ای)شکل بگیره و
استقبالی با شکوه و مفرّح رو رقم بزنه ؛
به اتّفاقِ دوستان سری به سالنِ آموزش و پرورش زدیم ؛
جایی که حاج حسینِ مهربان مقدّم و سایرِ ورزش دوستانِ شهر،بر هر چه فعلِ نا امیدی وخستگی بود مُهرِ " باطل شد " زده و
محیطی رو مهیا کرده بودن که از نظاره کردنش فقط لذّت بردیم و روحیّه گرفتیم .
صدای گرمِ مرشدِ عزیز و دوست داشتنیِ گنابادی،در حالیکه ابیاتی رو در مدحِ ائمه اطهار در سالنِ ورزشی طنین انداز می کرد
همۀ وزشکاران رو به وجد آورده و شور و نشاطِ وصف ناپذیری رو به اونا تزریق می کرد .
حاج حسینِ عزیز با جملاتِ عاطفی و دلنشینِ خودش،باور و امید رو در سایرِ عزیزان زنده می کرد و نظمِ خاصّی به
حرکاتِ موزون اونا می بخشید ؛
حضور مهندس اسماعیلی(شهردار محترم) و تعدادی از پیشکسوتانِ عرصۀ ورزش خضری دشت بیاض در این محیطِ صمیمی،شایستۀ
تحسین و آفرین بود . . .
(خدایا شکرت )
ان شاالله با همّتِ مسئولینِ وقتِ خضری دشت بیاض بتونیم با شروعِ مجددِ پروژه احداثِ گودِ زورخانه ایِ شهر،این انگیزه و نشاط
رو به جوانانِ شهرِ آرزوها،بیش از پیش هدیه دهیم ...