پاییز خضری دشت بیاض،بزودی خیس می خورد
حسن خسروی خضری (شهرآرزوها) | يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۹، ۰۴:۵۰ ب.ظ
- ۰ نظر
- ۲۷ مهر ۹۹ ، ۱۶:۵۰
میخوام برم با دستـه گُل ، کنـارِ خاکِ شهــدا
اونجـا بشینـم روی خـاک ، قصّـه بگـم از ابتـدا
آبِ گـوارا ببـرم ، اونجـا رو ساحلـی کنـم
بـرای بچّـه های جنگ ، لحظـه ای چلچلی کنـم
بگم حساب خضـری رو ، از بقیّـه جـدا کنین
حقّشـو بـا اذن خدا ، همین روزا ادا کنین
ماپیشِ احساسِ شما ، التمـاسِ دعـا داریم
چنـدوقتـه که اشکامـونـو ، از شمـاها حاشـا داریم
خضـری به دردِ آرزو ، چنـدوقتـه مبتلا شـده
دردی که واسـۀ همه ، دردسر و بلا شـده
خضرِنبی خسـته شـده ، دل داده سـوی انبیـاء
حالا شمـا بهش بگین ، درست میشـه بـرگـرد بیـا
اربعین از راه میرسـه ، خضـری رو محـرابی کنین
آرزوی شهـرِ مارو ، درمـان و آفتـابی کنین