در "روزهای سخت خضری دشت بیاض" دوستان واقعیِ شهر مشخص خواهند شد .
حسن خسروی خضری (شهرآرزوها) | پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۵:۴۴ ب.ظ
سـلام آقــا جــان . . .
سـلام آقــای صبــورم ؛ ســلام آقــای خــوبــم
نمیدونــم از چــی بنویســم و از کجــا شروع کنم ؛
ولی اونقدر قلبم از پینه های کهنۀ آرزوهای شکست خورده پُره،که هر کدومش به تنهایی هزاران جملۀ ناگفته است ؛
این شهر
دلش به شما خوشه و
به آدمایی که از جنس شما هستن ؛
همیشه وقتی به یه بن بست می رسم به خودم میگم قربون دلِ آقا برم با این همه هجمه های منافقین و . . .
آقا جان
این روزا خیلی کم صبرم ؛ بیشتر از گذشته . . .
کم حوصله و سرگردون ؛
شهرمون یه ییلاقه
روزگاری روی آب خوابیده بود . . .
ولی الان تشنه هست . . .
تشنه ؛
- ۹۶/۱۱/۲۶