گاهی باید بی تفاوت بود ؛ مثل یک سنگ در کوچه باغ . . .
حسن خسروی خضری (شهرآرزوها) | شنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۶، ۰۵:۲۸ ب.ظ
به این نتیجه رسید که باید بی تفاوت بود . . .
مثل خیلی آدمای دیگه
تفاوت آدما ، در همین بی تفاوتی هاس
پس چرا متفاوت ؛
وقتی شهر بزرگتر داره ، اصلاً مهّم نیست که برای مردمش آب مهّمه یا شیرِ آب
باید بی تفاوت بود
مثل خیلی آدمایی که حتّی در بالاترین نقطۀ شُهرت،شهرشون رو ندیدن و نمی بینن
این خضری دشت بیاض و اینم بزرگتراشفقط یادتون باشه که "توی این شهر" مردمش گندم به عمل میارن ولی خیلیاشون نمی تونن نون گندم شون رو بخورن !
ازین به بعد سعی میکنم بجای انتقاد از فولاد دلم رو فولادی کنم و واژه های ذهنم رو بجای تحریر در این صفحه،آب کنم و بر صفحه کلید بریزم ؛
گاهی باید بی تفاوت بود
شاید عطا محمّد بهتر از هر کسی بتونه جوابم رو بده . . .
از خدا میخوام که اشکِ شهرم رو به هنگامۀ مُهر با سجّادۀ عشقم خشک کنه تا دیگه دلم برای صفحه کلیدی که سالها
برای خضری دشت بیاض نوشته، تنگ نشه ؛
و . . .
- ۹۶/۱۰/۱۶