تقدیم به اونایی که به ولایت جزیره خضراء اعتقاد دارن . . .
دلای آدما دیگه مثل قدیما نیست . . . سرد شده !
دل زمستونم مثل قدیما نیست ؛ روز به روز گرمتر میشه . . .
شومینه جای کرسی رو حسابی اشغال کرده ؛
کرسی شعر جای خودشو به تلگرام داده و فضای صمیمیِ اون روزا به فضای مجازی بدل شده ؛
دیگه کمتر یاد هم می کنیم و بیشتر دنبال اینیم که خودی نشون بدیم و از پلّه های بی اعتبار دنیا بالا بریم و از هم سبقت بگیریم ؛
.
. .
. . .
زلزله ها رو خیلی زود فراموش می کنیم و بجای تأمل و تفکّر به حاشیه هاش می خندیم و عکساشو دست به دست می کنیم ؛
دیگه دلامون خیلی سنگ شده و فرشته ها با بهت و حیرت به خدا خیره شدن و با خودشون میگن این آدم همونیه که تو گفتی
بهش سجده کنیم !
ولی خدا به بنده های خوبش اشاره میکنه ومیگه من بخاطر این بنده هام گفتم سجده کنین که در خلوت شب من رو صدا میزنن درحالیکه
من رو ندیدن !
یا به اون بنده هاش اشاره میکنه که همۀ دنیاشونو بی خیال شدن تا بتونن از حرم اهل بیت دفاع کنن ؛
.
. .
. . .
خوشا به حال اون بنده هایی که با زلزله های اخیر دلاشون لرزید و به جای خوبی وصل شد ؛
خوشا به حال اونایی که درک میکنن چرا قحطیِ زمستون شده . . .
خوشا به حال اونایی که قرآن لب طاقچه هاشون تنها نیست ؛
خوشا به حال اونایی که حرمت همه موجودات رو حفظ میکنن ؛
- ۹۶/۱۰/۰۳